روانشناسی ازدواج
ازدواج، شباهت و تفاوت ها
از زمان های خیلی دور همواره این سؤال بین روان شناسان خانواده مطرح بوده است که آیا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها؟
پژوهش های به عمل آمده نشان می دهد که با ثبات ترین ازدواج ها آنهایی هستند که زن و شوهر بیشترین شباهت ها را با هم داشته اند. بعضی از روان شناسان شباهت های موجود بین زوجین را در حکم سپرده بانکی تلقی نموده و اشاره می کنند اگر میزان سپرده بانکی شما رقم بزرگی باشد و میزان بدهی بانکی شما کم باشد، در آن صورت مقابل نوسانات اقتصادی، بهتر می توانید مقاومت کرده و به نحو احسن می توانید احساس امنیت نمایید، ولی اگر میزان بدهی های شما نسبت به سپرده بانکی کم باشد، به همان نسبت احتمال این که دچار مشکل شوید، زیاد خواهد بود.
این تشابه نشان می دهد که هر قدر تشابه بین زوجین بیشتر باشد، به همان نسبت ازدواج آنان از استحکام و دوام بیشتری برخوردار خواهد بود و هر قدر تفاوت آنها بیشتر باشد، به همان نسبت احتمال این که دچار بحران شوند، زیاد خواهد شد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود، این است که وجود کدام یک از تشابهات برای ازدواج لازم هستند؟
هوش
اگر هوش زن و شوهر به یک اندازه باشد، رابطه زناشویی با گرفتاری کمتری رو به رو می شود . توجه داشته باشید که « تحصیلات» ملاک نظر نیست چرا که بعضی از اشخاص بسیار باهوش، به هر دلیل ممکن است به کالج و دانشگاه راه پیدا نکنند. منظور این است که زن و شوهر به لحاظ بهره هوشی باید در یک ردیف قرار داشته باشند، بتوانند اشیا و امور را به یک شکل ببینند و درباره آنها به یک شکل صحبت کنند.
اگر یکی از طرفین ازدواج اغلب گمان می کند که همسرش متوجه منظور او نشده است، شرایط خوشایندی بین آنها برقرار نمی شود.بررسی های به عمل آمده نیز نشان می دهند اگر بهره هوشی زن و شوهر در یک ردیف یا نزدیک به هم باشد، ثبات ازدواج بیشتر می شود.
ارزش ها
لازم است که زن و شوهر درباره بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند، مثلاً مهم است که زن و شوهر درباره معنویات یا زندگی خانوادگی اختلاف نداشته باشند. اگر در این زمینه ها وحدت نظری وجود نداشته باشد، بروز اصطکاک میان آنها حتمی است.
علایق
اگر زن و شوهر در بسیاری از زمینه ها علایق مشترک داشته باشند، زندگی به کام شان شیرین می شود. در این میان هرچه تنوع علایق مشترک بیشتر باشد، بهتر است.
توقع از نظامات خانوادگی
زن و شوهر بایستی درباره وظایف و مسؤولیت های یکدیگر در رابطه زناشویی وحدت نظر داشته باشند. طرز فکر افراد در این زمینه کلاً به دو نوع تقسیم می شود. بعضی از افراد در مورد وظایف و مسؤولیت های زن و شوهر به طور سنتی فکر می کنند، بدین معنا که مدیریت داخلی منزل به عهده زن است و مرد نیز به عنوان مدیر بیرونی منزل یا نان آور خانواده تلقی می شود. فردی که در این زمینه به طور سنتی فکر می کند، باید با افردی ازدواج کند که با او همفکر است.
اما در حال حاضر که نقش های زن و مرد دستخوش تغییرات زیادی شده است، عده ای معتقد به تساوی حقوق بین زن و مرد هستند و وظایف و مسؤولیت های مشابهی نیز برای آنان قایل می شوند. افرادی که این اعتقاد را دارند، باید با هفکران خود ازدواج کنند.
در همین رابطه سؤال دیگری نیز مطرح می شود: تفاوت های مسأله ساز کدام ها هستند؟ به عبارت دیگر چه تفاوت هایی می توانند به خوشبختی زندگی زناشویی آسیب برسانند؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت وجود اختلافاتی که می توانند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزنند، عبارتند از:
میزان انرژی
وقتی یکی از طرفین ازدواج پرانرژی باشد و در مقابل همسر او کم انرژی، اینان با مشکلات عدیده ای برخورد می کنند. اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلف نمایان می شود که از جمله می توان به معاشرت های اجتماعی، فعالیت های مذهبی و غیره اشاره کرد.
در انجام فعالیت های مربوط به خانه نیز سطح انرژی میان زن و شوهر اغلب مسأله ساز می شود، مثلاً ممکن است زن بخواهد کارهایی را روز تعطیل آخر هفته در منزل انجام دهد و شوهر علاقمند به این باشد که رو به روی تلویزیون بنشیند یا روزنامه بخواند.
عادات شخصی
وقتی زن و شوهر عادت های شخصی متفاوتی داشته باشند، به تدریج وحدت میان آنها رو به نقصان می رود.
از جمله عادت های مسأله ساز می توان به این موارد اشاره کرد: وقت شناسی، نظم و ترتیب، وابستگی مسؤولیت و... می توان به عادات شخصی متعددی اشاره کرد که زن و مرد باید قبل از ازدواج به آن توجه داشته باشند. مثلاً اگر یکی از آنها سیگار بکشد و دیگری نکشد، این اختلاف می تواند در رابطه زناشویی آنها دردسرساز شود. اگر یکی از آنها به خوردن غذاهای مقوی و مغذی علاقمند باشد و دیگری به این که چه می خورد بها ندهد، مشکلاتی در زندگی زناشویی ایجاد می کند.
استفاده از پول
بسیاری از زوج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسایل مالی دچار مشکل می شوند. یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به خرج کردن پول و خوش بودن در لحظه حال علاقمند است. یکی معتقد به ریسک کردن است و دیگری فکر می کند که باید به تدریج و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود اضافه کند. یکی می گوید که درآمد را باید خرج فرزندان کرد و دیگری می خواهد پول را نگه دارد. اختلافاتی از این قبیل می تواند شیرازه زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد.
علایق و مهارت های کلامی
اگر یکی از طرفین ازدواج زیاد حرف بزند و دیگری کم حرف باشد، چه مشکلی پیش می آید؟ اگر کسی هنگام صرف غذا علاقمند به صحبت باشد و همسرش بخواهد هنگام صرف غذا سکوت کند یا اگر یکی از طرفین ازدواج به صحبت تلفنی طولانی علاقمند باشد، زمینه های اختلاف را پایه ریزی کرده اند.
اما اگر افرادی با هم ازدواج کنند که در برخی از موارد فوق اختلاف داشته باشند، چه ویژگی را باید در خود بپرورانند تا بتوانند به زندگی زناشویی ادامه دهند؟ در پاسخ باید اشاره کرد اگر زوجین دارای ویژگی انعطاف پذیری باشند، می توانند به جای این که تحت تأثیر اختلافات طرف مقابل قرار بگیرند، با تفاوت ها کنار بیایند و برای حل مشکلات راه حل های مناسب پیدا کنند.
منبع:کوچه ما، شماره 11
مهم ترین معیارهای فراموش شده
کمتر کسی پیدا می شود که وقت ازدواج معیارهایی مثل شغل، درآمد، فرهنگ
خانوادگی، تحصیلات و... را در اولویت دوم قرار دهد و به عنوان اولویت اول
به چیزی مثل هویت بپردازد. حتی کسانی که شخصیت، اخلاق و مسائل معنوی را به
عنوان فاکتور اول ازدواج در نظر می گیرند هم خیلی وقت ها از مساله مهمی مثل
«هویت» غافلند؛ فاکتوری که نبود آن می تواند یک زندگی را در کوتاه ترین
زمان ممکن به شکست منتهی کند. برای دانستن از اهمیت هویت بگذارید کمی عقب
تر برویم. یعنی به زمانی که هویت هر آدمی در حال شکل گیری است و درونمایه
وجودی او را شکل می دهد.
روانشناسان آغاز دوره نوجوانی را زمان شروع بحران هویت و آغاز جوانی را
زمان شکلگیری هویت میدانند. بحران هویت معمولا با پرسش من کیستم؟ دیده می
شود و از آن به بعد نوجوان تلاش می کند تا خود را کشف کند، ارتقا دهد و به
جایی برساند که دوست دارد.بعد از شکلگیری هویت، جوان وارد مرحله بعدی رشد
شخصیت میشود و تمایل دارد بدون آنکه مرزهای هویتش را از دست بدهد، هویتش
را با کسی به اشتراک بگذارد و ازدواج کند.
احتمال شکست در مدیریت خانواده و اداره زندگی و خوشبخت کردن همسر آینده در
مردی که هویت سردرگم دارد یا هنوز در بحران هویت به سر میبرد بیشتر از زنی
است که مشکلات هویتی دارد. علت این تفاوت نیز در انتظار زنان از
شوهرانشان است
اگر کسی نتواند به تصویر روشنی از هویت خود دست پیدا کند و از نظر هویتی
تکلیفش با خودش و آینده خودش روشن نشود، در مرحله بعدی و در جوانی برای
ازدواج با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. به همین دلیل است که روانشناسان
معتقدند جوانانی که هویت سردرگمی دارند یا هنوز در بحران هویت به سر
میبرند گزینه های مناسبی برای ازدواج نیستند و در صورت ازدواج به شدت
درگیر مشکلاتی مثل خود باختگی، وابستگی بیش از حد، تصمیم گیری های بی منطق،
خطرپذیری و آسیب رسانی خواهند شد.
این موضوع برای مردان بیشتر تعیینکننده است. به عبارت دیگر احتمال شکست در
مدیریت خانواده و اداره زندگی و خوشبخت کردن همسر آینده در مردی که هویت
سردرگم دارد یا هنوز در بحران هویت به سر میبرد بیشتر از زنی است که
مشکلات هویتی دارد. علت این تفاوت نیز در انتظار زنان از شوهرانشان است.
زنان دوست دارند با مردانی زندگی کنند که بتوانند به آنها تکیه کنند و
شخصیت آنها را محکم و استوار (مردی هویتیافته در جهت نظام ارزشی آنها)
بدانند. زنان دوست ندارند به مردی تکیه کنند که خود مانند دیوار شکستهای
به نظر میرسد و هر لحظه ممکن است فرو بریزد.
اما بخش دیگری از موفقیت در ازدواج به تشابه هویتی برمی گردد. برای داشتن
یک ازدواج موفق همین که هر دو نفر هویت شکل گرفته ای داشته باشند کافی
نیست. آنها باید در 4 مورد حیاتی با هم شباهت داشته باشند:
1- اولین تشابه زن و شوهر تشابه «نظام ارزشی» است. اگر برای زن کسب ثروت و
زندگی در رفاه ارزش اول باشد و برای شوهرش ادامه تحصیل و فعالیت علمی
میتوان گفت بین آنها در نظام ارزشی تشابه هویتی وجود ندارد. همچنین اگر
ارزش غالب برای زن فعالیتهای مذهبی و برای مرد ارزش غالب کسب درآمد و ثروت
بدون توجه به موازین دینی باشد، اینجا هم تشابه هویتی وجود ندارد.
جوانانی که هویت سردرگمی دارند یا هنوز در بحران هویت به سر میبرند گزینه
های مناسبی برای ازدواج نیستند و در صورت ازدواج به شدت درگیر مشکلاتی مثل
خود باختگی، وابستگی بیش از حد، تصمیم گیری های بی منطق،
خطرپذیری و آسیب رسانی خواهند شد
3- سومین تشابه، تشابه اجتماعی است. مشابهت سطح تحصیلات زن و شوهر یکی
از شاخصهای تشابه هویت اجتماعی است. تفاوت زیاد در سطح تحصیلات همسران
میتواند به عنوان زمینهای برای بروز اختلافات بعدی مطرح باشد. در این
زمینه نیز مردان دوست ندارند از نظر تحصیلات پایینتر از همسرانشان باشند.
اغلب ازدواج دانشجویان با یکدیگر شانس موفقیت بیشتری را نشان میدهد.
آمارهای غیررسمی حاکی از جداییهای بسیار اندک ازدواجهای دانشجویی در
مقایسه با ازدواجهای دیگر جامعه است.
4- چهارمین شاخص تشابه هویتی را میتوان در تشابه فرهنگی دانست. در هر شهر و
روستایی آداب و رسوم و الگوهای پذیرفتهشدهای وجود دارد که برای مردم آن
منطقه ارزشمند است. معمولا ازدواج با همسری از شهر و دیار دیگر میتواند
زمینهساز اختلاف باشد. گاهی عدم درک فرهنگ طرف مقابل و نیز گاهی تصورات
غلط برتری شهری بر روستایی یا برتری فرهنگ یک شهر بر شهر دیگر میتواند از
عوامل زمینهساز اختلاف زناشویی به شمار برود.
منبع:سلامت، سیمرغ
8 تصور اشتباه در مورد ازدواج
1- ازدواج منافع بیشتری برای مردان نسبت به زنان دارد.
حقیقت: پژوهش های اخیر نشان داده اند که هم زنان و هم مردان از ازدواج به یک میزان سود می برند. هم مردان و هم زنان هنگامی که ازدواج می کنند شادتر، خوش بخت تر، سالم تر و غنی تر زندگی کرده و طول عمرشان نیز بیشتر می شود. البته مردان از لحاظ بهبود سلامتی و زنان از لحاظ مالی منفعت بیشتر کسب می کنند؛
2- صاحب فرزند شدن زوج متأهل آن ها را به یکدیگر نزدیک تر می کند.
حقیقت: بسیاری از بررسی ها نشانگر آن است که ورود نخستین کودک به زندگی زوجین سبب دورتر شدن مرد و زن از یکدیگر شده و استرس بیشتری بر زندگی شان تحمیل می کند. هرچند که زوج های صاحب فرزند نرخ طلاق کمتری نسبت به زوج های فاقد فرزند دارند.
3- راه حل کامیابی دراز مدت در ازدواج، عشق رمانتیک است.
حقیقت: بیش از شانس و عشق، علل مهم تری که سبب موفقیت در زندگی زناشویی می شود تعهد، دوستی و همدلی است. خوشبخت ترین زوج ها، دوستانی هستند که زندگی شان را با یکدیگر به اشتراک گذاشته و ارزش ها و منافع یکسان و همسویی دارند.
4- احتمال ازدواج زن تحصیل کرده کمتر است.
حقیقت: بررسی های اخیر نشان می دهد احتمال آنکه زنان فارغ التحصیل دانشگاهی ازدواج کنند از هم ردیفان فاقد تحصیلات دانشگاهی آنها بیشتر است.
5- زن در صورت ازدواج در معرض خطر خشونت خانوادگی قرار می گیرد.
حقیقت: بررسی ها نشانگر آن است که مجرد ماندن زن و از آن مهم تر زندگی کردن زن با یک مرد خارج از چهارچوب ازدواج قانونی او را در معرض خطر خشونت های خانوادگی بیشتری قرار می دهد. در حقیقت احتمال آنکه مرد متأهلی دست به خشونت بزند کمتر است، زیرا او برای سلامتی همسر خود وتشکیل خانواده سرمایه گذاری بیشتری کرده و در واقع ازدواج او را وارد یک اجتماع یکپارچه تر و دارای قوانین بیشتری کرده است. به نظر می رسد فشارهای اجتماعی مردان را مجبور می کند تا بیشتر مراقب رفتار خشونت آمیز خود باشند.
6- افراد متأهل رضایت کمتری از روابط جنسی خود خواهند داشت.
حقیقت: بنابر تحقیقات گسترده، افراد متأهل روابط جنسی بیشتر و بهتری نسبت به همتایان مجرد خود دارند و نه تنها روابط جنسی متعددتری دارند، بلکه لذت بیشتری هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ احساسی می برند.
7- زندگی مشترک بدون عقد قانونی همانند ازدواج است.
حقیقت: هم خانگی منافعی همچون سلامتی جسمانی، دارایی، سلامتی روحی و هیجانی که یک ازدواج به ارمغان می آورد را برای افراد فراهم نمی کند و این گونه افراد بیشتر به مجردها شباهت دارند تا افراد متأهل بخشی از آن به این علت است که همخانه ها کمتر از افراد متأهل به یکدیگر متعهد هستند و گرایش بیشتری به خودمختاری شخصی داشته و گرایش کمتری نسبت به سلامتی عمومی شریک زندگی خود دارند.
8- افراد متأهل امروزه به خاطر رفاه عمومی، خوشبخت تر از افرادی هستند که در گذشته ازدواج می کرده اند.
حقیقت: سطح کلی خوشبختی در زندگی زناشویی نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز یافته است، یافته ها حاکی ازآن است که ازدواج های امروزی در مقایسه با ازدواج های بیست یا سی سال پیش به طور قابل ملاحظه ای دشوارتر و استرس زاتر بوده و مشاجرات و اختلافات زناشویی افزایش و تعامل میان زوجین کاهش یافته است.
منبع: نشریه 7 روز زندگی، شماره 117
انواع چندقلوزایی
خطرات چند قلو زایی
زایمان خاص در چندقلوزایی
بارداری میتواند اتفاق تازهای در زندگی زناشویی باشد. در بیشتر مواقع شنیدن خبر بارداری برای همسران تحول بزرگ و مثبتی است و آیندهای را نشان میدهد که خانواده دو نفرهشان تغییرات زیادی میکند. با اینکه تصور داشتن یک کودک جدید و دوستداشتنی برای هر کسی خوشایند و دلپذیر است و ممکن است زن و شوهر برای بارداری تلاش زیادی کرده باشند اما شنیدن خبر بارداری حتما زندگی را گلستان نمیکند. زن باردار زیر سلطه هورمونهایش قرار دارد و آنها میتوانند خلقیاتش را به راحتی دست کاری کنند. او ممکن است خیلی شاد، با انرژی و با حوصله شود و یا میتواند عصبی، پرخاشگر، ناامید، مضطرب و پریشان باشد. در این موقعیتها، واکنش و عملکرد همسر بسیار تعیینکننده است.
افسردگی دوران بارداری
حسادت
شکل رابطه
اعتماد به نفس
مسائل مالی
ترس از ایجاد فاصله
بیتوجهی
پشیمانی
نصیحت!