آرامش مشوش در روانشناسی, تست هوش و شخصیت, شور جوان، عشق جوان

روانشناسی, تست هوش و شخصیت, شور جوان، عشق جوان، خواستگاری جوان، ازدواج جوانان

آرامش مشوش در روانشناسی, تست هوش و شخصیت, شور جوان، عشق جوان

روانشناسی, تست هوش و شخصیت, شور جوان، عشق جوان، خواستگاری جوان، ازدواج جوانان

عکس های متحرک زیبا و فانتزی گل ها برای زیبا سازی سایت و وبلاگ

عکس های متحرک زیبا و فانتزی گل ها برای زیبا سازی سایت و وبلاگ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

عکس های متحرک زیبا و فانتزی گل ها برای زیبا سازی سایت و وبلاگ

عکس های متحرک زیبا و فانتزی گل ها برای زیبا سازی سایت و وبلاگ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ
http://www.khavaranshop.com/ 

خرید پستی از خاوران شاپ

رابطه هایتان را بشناسید

رابطه هایتان را بشناسید
 
فکر می کنید چند جور ارتباط داریم؟ در جواب باید گفت ما سه نوع رابطه داریم: رابطه در ازدواج، رابطه به قصد ازدواج، رابطه نامزدی؛ اینها را اضافه کنید به اینکه ما الان رابطه مجازی و عشق های سایبری هم داریم. اولاً ریشه خیلی از این رابطه ها هورمون است. هورمون باعث خیلی از رشدها در آدم می شود. عامل اینکه پسری در ترم اول دانشگاه خیلی درس می خواند و خودی نشان می دهد، همین است. برای شروع بهتر است از رابطه های کاری و دانشگاهی شروع کنیم. با این سؤال که اصلاً این رابطه ها را به رسمیت بشناسیم یا نه؟! البته جواب ضمنی این سؤال این است که چه به رسمیت بشناسیم اینها را و چه نشناسیم، اینها کارکرد خودشان را در جامعه دارند. از طرفی برای آدمی که شش تا انتخاب دارد، با آدمی که دو تا انتخاب دارد، حوزه اختیار به لحاظ فلسفی فرق می کند. اما 20 سال پیش روابط به گونه ای دیگر بود. دختر یا ازدواج می کرد که خوب بود یا نمی کرد که لایق بدترین حرف ها بود. اما الان در سال 1389 شرایط فرق می کند. دامنه انتخاب بالاتر می رود و اجباری های تو کمتر می شوند اما آیا من برای هر یک از اینها نباید یک سری مهارت ها داشته باشم؟ در روابط یک سری مهارت های مشترک است. مانند خود مهارت ارتباط برقرار کردن. طرف مقابل در هر موقعیتی باشد، من باید بلد باشم با او ارتباط برقرار کنم و بلد باشم ارتباط را به موقع محدود یا حتی به درستی قطع کنم؛ من باید شخصیت شناسی بلد باشم، آدم ها در هر ارتباطی با من، یک تیپ شخصیتی دارند، این اثبات شده و علمی است و دامنه حرکتی شان در آن تیپ است. بنده باید تیپ خودم را بشناسم، تیپ ایشان را هم بشناسم و تطابقشان را با خودم چک کنم.

این رابطه ها عمر دارند، دل نبندید!
 
در سطح اول ارتباط، حسادت، غیرت، وابستگی و آینده داری وجود دارد. تعهد هست؛ اما نه در حد تعهد ازدواج. مشکل دخترهای ایرانی این است که تعهد را در حد ازدواج می خواهند و هیجان در ارتباط. این ارتباط عمر دارند. استرن برگ می گوید در رابطه ها سه تابع وجود دارد: تابع هیجانی. بعد از فاز هیجانی شروع به شناختن فرد کنیم. تابع دوم، تابع صمیمیت است و در مرحله آخر اینکه من و او چقدر می توانیم به هم تعهد داشته باشیم. رویه ای که اگر درست پیش نرود، ما را با رابطه های مبهم رو به رو می کند و دچار سرگردانی و آسیب می شویم. حرف اساسی در این زمینه این است که باید برای هر آشنایی ای هدفی داشته باشیم و بفهمیم در چه فازی از رابطه قرار داریم. در عین حال، سوال بی جا هم نپرسیم. متأسفانه اغلب جوان ها فقط در فاز اول هستند و اصلاً دو فاز دیگر را نمی بینند، حدود هشت تا نه ماه در این فاز دوام می آورد و دلزده دنبال هیجانی دیگر می گردند! در این زمینه اغلب هم نمی توانند با حرف زدن به توافق برسند و رابطه را تمام کنند.

قاعده ارتباط را بدانید
 
در مورد ارتباط معمولی باید ویژگی های این نوع ارتباط را بدانیم. یک هرم را در نظر بگیرید، قاعده اش ارتباط معمولی است، وسطش ارتباط به قصد ازدواج و بالاش هم ازدواج. در قاعده، غیرت و تعصب روی فرد نداریم. اما توجه وجود دارد، توقع یک سری توجهات مثل تبریک روز تولد. حساسیت ها خیلی کمتر است و دانسته های ما از طرف مقابل در حد ارتباط معمولی است. باید و نباید نداریم و بیشتر در حد توصیه است. منافعی در این ارتباط مد نظر ماست. مشکلی که من دارم با تعریف ارتباط بعضی هاست. مثلاً در حد رگ زدن برای هم مرام می گذارند. این جور ارتباط ها به نظرم ارتباط های فیلمفارسی است.

رابطه های کاری
 
در رابطه کاری، دختر می گوید من با این آدم مراوده معمول کاری دارم. اما به هر حال، مجاورت موانست می آورد. در این شرایط پسر ممکن است دو ذهنیت پیدا کند؛ یا فکر می کند این مراوده معمول نشانه نوعی علاقه است؛ در حالی که تو به اصطلاح به او توجه نمی کنی، نشان به این نشان که اگر بیرون از محیط کار به تو زنگ بزند برایت تعریف نشده است؛ چون سطح رابطه را برای خودت تعریف کرده ای. از طرفی من می خواهم ببینم نظام ذهنی آدم های دور و بر من چیست و رسیدن به جواب این سؤال، مستلزم این است که خیلی ازشان سؤال و جواب کرده باشی و بفهمی چطور دارند فکر می کنند. در محل کار من باید نظام ذهنی خودم را تعریف کنم، ای میلی که به ای میل شخصی من زد، جواب نمی دهم.
اما اگر برای شناخت بیشتر بخواهم ارتباط کاری ام را ارتقا بدهم چه باید بکنم؟ یک قانون در این مورد می گوید: در قلعه تان از این کارها نکنید، قلعه یعنی جایی مثل دانشگاه؛ چون در اینجا ممکن است هزینه گزافی به شما تحمیل شود و نمی توانید از پسش بربیایید. با این حال اگر چاره ای نبود، امنیت قلعه تان را در اولویت قرار بدهید.

رابطه مدعی ارتباط عادی
 
در دانشگاه این اتفاق ممکن است پیش بیاید. حالا این ارتباط را آسیب شناسی کنیم. اگر برای بچه هایمان تعریف کنیم و بگوییم می توان ارتباط عادی داشت بدون اینکه نیاز به خیلی از چیزها باشد، کار به اینجا نمی کشد که رابطه هایی تجربه شوند که اساساً دوستشان نداریم. مهارت های لازم برای مدیریت این رابطه ها اهمیت زیادی دارند که آدم های کمی آن را بلدند اما متأسفانه خیلی ها آن را تجربه می کنند و به همین دلیل، تلفات بسیار زیادی دارد. پرواضح است که اگر بخواهم راجع به رابطه های « دختر-پسری» حرف بزنم، رابطه ای نیست که در آن ماندگاری باشد. این بچه ها وقتی از رابطه ها بیرون می آیند، کاملاً خودشان و طرف مقابل را نابود می کنند و به طرف دیگر جراحت عاطفی می زنند. یا گاهی رابطه را برای خودشان تمام نمی کنند و زجر می کشند. مشکل هم آنجا حاد می شود که وقتی این مسأله انکار می شود، آموزشی هم برای آن ارائه نمی شود. بنده نه سال است که دارم آموزش می دهم و به شما می گویم که رابطه دختر پسرهای ما رابطه قشنگی نیست؛ وضع ازدواج هایمان هم به تبع آن همین طور. بیشترین ازدواج های ما در سال 88 در گروه سنی 20-24 سال بوده، بیشترین طلاق ها هم در همین گروه سنی بوده، آمارهای 25 درصدی طلاق در شهرهای بزرگ توسط همین گروه سنی است که یک سومشان هم در سال اول اتفاق می افتند.

رابطه به اصطلاح « خواهر- برادری»!
 
من اصلاً چنین رابطه ای را قبول ندارم و همان JUSTFRIEND را که دیگران می گویند اینها می گویند خواهربرادری. با این تفاوت که درد دل کردن ها و سنگ صبوربودن هایش بیشتر است. مثلاً پسری به من می گفت احساس می کردم که خیلی از سطح اعتماد بالایی برخوردارم؛ چون آن دختر از همه مسائلش به من می گفت؛ حتی از پسری که دوستش داشت. دختر هم پیش خودش فکر می کند که خب ما خواهر برادریم دیگر. اما این یک دوران موقت است کلاً از این رابطه ها دوری کنید؛ به ویژه پسرها خیلی در این بازی ضرر می کنند.

کارشناس جوان
 

4 نکته طلایی!
 
پر رنگ شدن احساس در یک رابطه حرف اول را می زند و کشش را به وجود می آورد. اما بین کشش جنسی و رابطه جنسی یک قدم بزرگ است که باید حواستان باشد. دین ما روابط جنسی را تنها در چارچوب ازدواج مجاز دانسته. ما در روان شناسی هم یک قانون داریم که روابط جنسی پیش از ازدواج بعدها شما را دچار دردسرهای جدی می کند. ضمن اینکه تجربه های کلینیکی مشاوره هم گویای این مسأله است. برای دوری از این رفتار، بدانید این مسأله که من تن به چنین رابطه بدهم را چهار مورد مشخص می کند: 1- سیستم اعتقادی من 2- خانواده ای که من به آن تعلق دارم 3- جامعه ای که به آن تعلق دارم 4- اینکه تجربه های علمی به من چه می گوید.

نکته 1
 

پیش فرض هایتان را بدانید
 
آدم ها در روابط عاطفی شان یک نمایشنامه و پیش نویس دارند که به شکل ناخودآگاه باعث می شود نقشی را تعیین کرده، بازی کند و در زندگی شان آدم هایی را پیدا کنند که آن نقشی را که برای زندگی شان پیش بینی کرده اند بازی کنند. از این هم وسیع تر داریم؛ Life Skrip نمایشنامه زندگی داریم؛ مثلاً اینکه فرد، نمایشنامه اش نمایشنامه آدم بازنده است. حالا این پیش نویس کی نوشته شده و از کجا در وجود ما نهاده شده، پیچیده است. یکی از این الگوها پدر و مادرمان است. ببینیم آنها با هم چطور زندگی کرده اند؛ مثلاً دختر و پسر پیش من می آیند برای مشاوره ازدواج، می پرسم رابطه پدر و مادرت چطور است؟ می گوید: عالی، بعد که صحبت می کند، می بینم واقعیت چیز دیگری است چون در خانه خودش می بیند مادر یک عمر فقط اطاعت کرده و در آن خانه هم مانده و چیزی که شایسته خودش بوده، نگرفته. چنین دختری وقتی می بیند پسر از یک فضای بهتر می آید که زنگی خانوادگی خوبی داشته که حقش هم بوده؛ در ارتباط با او عملاً مشکل پیدا می کند چون این دو پیش فرض هایشان با هم در تضاد است. پیش نویس های عاطفی را اگر دربیاورید، تعجب می کنید؛ مثلاً یک دختری می گوید پسری که جذبه و جنم داشته باشد را می پسندد. فکر می کنید چرا؟ چون تکمیل کننده خودش را می خواهد. البته یکی از دلایلش می تواند این باشد.

نکته 2
 

بیش از حد لطف نکنید
 
خیلی از تصوراتی که بین آدم ها پیش می آید، کدهایی مبهم است. البته یک مرد باید این قابلیت را داشته باشد که یک زن را بفهمد؛ این درک متقابل هیچ وقت صد در صد نمی شود. اگر صد در صد فهمید، می شود برادر آن دختر. نه نامزد او. این مسأله متعدد دارد اتفاق می افتد. اصولاً زیادی جنتلمن بودن برای یک مرد در رابطه با یک زن، دردسر است. گاهی اوقات اگر تو را تحویل نگیرند، تقلا می کنی برای حفظ رابطه ات و بالعکس. گاهی می بینی یک دختر چندین بار نامزدش را ترک اعتیاد داده و دارد نقش مادرش را برای او بازی می کند. این کار شاید یک لطف باشد اما پشتش دقیقاً یک اشتباه بزرگ در پیشبرد نامزدی است چون رابطه، رابطه انگلی است؛ یک دختر، سیندرلاوار، یک پسر له شده را نجات می دهد. این در حالی است که این دختر در جامعه با آدم های سالم و متعادلی هم برخورد دارد اما به آنها توجه نمی کند چون پیش نویس زندگی اش این است و در رابطه ای وارد نمی شود که پسر در آن نرمال باشد. او در رابطه با پسرهای درب و داغان احساس می کند که چقدر خانم و قوی است.
منبع: همشهری جوان، شماره 286

راه کم هزینه را بروید

راه کم هزینه را بروید

در شرایطی که دو نفر کم و بیش یکدیگر را پسندیده اند و با قصد ازدواج تا مرحله نامزدی هم پیش رفته اند، باید نکته هایی را در این مرحله از رابطه در نظر بگیرند تا به قول معروف، نه سیخ بسوزد نه کباب. در این شرایط، نه باید زیادی هیجان زده شد و نه زیادی محافظه کار. ضمن اینکه راه بازگشت را هم باید برای دو طرف بازگذاشت. فراموش نکنید که شما هنوز در مرحله ارزیابی اولیه هستید.

شما وقت ندارید، شما وقت دارید!!
 
معمولاً پیش می آید که دو طرف می خواهند راه ها و انتخاب های دیگر را هم باز بگذارند. موقعیت های دیگر را هم بررسی کنند. یک تابع سنی/ جنسی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم. تابع سنی/ جنسی هم یعنی گذشتن سن ازدواج دختر و پسرها که با هم متفاوت است. این کاملاً مشخص است که سن ازدواج دخترها زودتر از پسرها می گذرد. دخترها باید بدانند فرصت کمتری دارند و نباید وقتشان را بی دلیل تلف کنند. باید سریع تر وارد فاز جدی شناخت بشوند تا این وقت از دست نرود.
برای شناخت هم فقط نباید فضاهای دو نفره را ملاک قرار داد. آدم ها باید طرف مقابلشان را در جمع های دوستانه و خانوادگی شان بسنجند. باید دید طرف مقابل در جمع های دوستانه و خانوادگی افتخارآمیز هست؟ در کنار او می شود راحت بود و دوست داشت که اعضای خانواده یا دوست های صمیمی او را ببینند؟
معاشرت مهم ترین چیزی است که دو نفر می توانند به کمک آن به شناخت برسند. حواستان را جمع کنید، معاشرت این نیست که از یک نفر بپرسید شما مذهبی هستید یا نه؟ طرف هم بگوید بله. این بله جواب کاملی نیست. همه چیز باید دقیق بررسی شود. در مورد بحث مذهبی بودن، باید معلوم شود که اعتقادات و پایبندی هر کدام چقدر است؟

اصل جبران را جدی بگیرید
 
اصل جبران هم در این رابطه ها می تواند خطرساز شود. در اصل جبران ما ممکن است یک کاری را برای مدتی انجام دهیم ولی بالاخره یک جایی یک رفتاری می کنیم که کاملاً با رفتارهای قبلی مان متفاوت است؛ مثلاً ممکن است آدم اقتصادی و پول جمع کنی باشیم ولی طبق اصل جبران ممکن است یک بار یک کفش 150 هزار تومانی بخریم. حالا در رابطه های عاطفی هم ممکن است یک نفر از خودش خیلی مایه بگذارد. به اصطلاح با آخرین سرعت حرکت کند، اما یک جایی محکم ترمز کند. 80 درصد رابطه ها را اصل جبران خراب می کند. گاهی به کسی که آن قدرها هم برایمان مطلوبیت ندارد، حسابی لطف می کنیم و طبق اصل جبران یک جایی طرف مقابل را بدجوری دچار شوک می کنیم.
باید حواسمان باشد، برای لطف های خودمان و طرف مقابل ترمز بگذاریم. ترمزی که باعث می شود، هیچ وقت گرفتار اصل جبران نشویم. اصل جبران در رابطه ای که معلوم هم نیست به ازدواج ختم می شود یا نه، یکی از طرفین را به شدت آسیب پذیر می کند. طرفی که تا به حال حسابی به او لطف شده و یکدفعه اتفاقی افتاده که همه آن لطف ها را از بین برده است.

حواستان جمع باشد
 
نمی شود اسمش را گذاشت فرصت. ولی بالاخره هر رابطه ای دو طرف دارد. از یک طرف آن ممکن است آسیب بخوریم. اما اگر زرنگ باشیم می توانیم از این رابطه برای شناخت صحیح طرف مقابل مان استفاده کنیم. برای رسیدن به این تجربه هم باید در معاشرت و رفتارهایمان حسابی حواسمان جمع باشد.
ما دو جور آدم داریم. آدم غایت گرا و آدم های هدف گرا. اگر داریم می رویم چالوس باید هم ذوق این را داشته باشیم که به چالوس برسیم، هم یادمان باشد که قرار است بالاخره برسیم به چالوس. نه کسانی که سه ساعته به چالوس می رسند از سفرشان لذت می برند، نه آنها که 16 ساعته می روند. باید حد وسط را در غایت گرایی و هدف گرایی پیدا کرد. در این صورت می شود بدون تنبلی یا زرنگی بیش از حد زوایای پنهانی طرف مقابل را شناخت.

از اختلاف نظر فرار نکنید
 
وجود اختلاف نظر در رابطه عاطفی بین دو نفر طبیعی ترین چیزی است که ممکن است وجود داشته باشد. اصلاً اگر اختلاف نظر وجود نداشته باشد، باید به درستی آن رابطه شک کرد. اگر هیچ مشکلی وجود نداشته باشد؛ یعنی یک نفر در دیگری ذوب شده. این هم یعنی اصلاً دو نفر آدم واقعی در این رابطه وجود ندارند که اختلاف نظر پیدا کنند. خطرش هم این است که هیچ وقت کسی برای همیشه در کسی دیگر ذوب نمی شود. آدم ها اگر بیشتر از 30 درصد تغییر کنند، وارد مرحله خطرناکی شده اند.
منبع: همشهری جوان، شماره 278

بهداشت روانی ازدواج در یک نگاه

بهداشت روانی ازدواج در یک نگاه
 
بهداشت روانی بحثی بسیار تخصصی در علم روانشناسی و روانپزشکی و در واقع، رشته ای تخصصی از بهداشت عمومی به معنای سلامت فکر است که در زمینه کاهش بیماری های روانی در اجتماع فعالیت می کند و وضعیت مثبت و«سلامتی روانی»را نشان می دهد . بهداشت روانی سعی دارد به بررسی انواع مختلف اختلالات روانی و عوامل فیزیکی، روانی و اجتماعی که در بروز این اختلالات اثر مشخصی دارند، بپردازد و درباره آنها بحث کند. هدف اصلی بهداشت روانی پیشگیری است که با ایجاد محیط فردی و اجتماعی مناسب به وجود می آید
اصول اساسی بهداشت روانی عبارتند از
1ـاحترام به شخصیت خود و دیگران2-شناخت محدودیت های خود و دیگران 3-آگاهی از این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است 4-اگاهی از اینکه رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست5-شناخت نیازها و محرک هایی که موجب اعمال و رفتار انسان می شود
با توجه به مطالب ذکر شده باید بگوییم که بهداشت روانی می خواهد بداند که
1ـ چرا زن و شوهر ها از یکدیگر جدا می شوند؟
2ـ چرا در جوامع امروزی، آمار طلاق روبه افزایش است؟3-چرا به تدریج، به خصوص در شهرهای بزرگ، دامنه ارتباط عاطفی زن و شوهر ها در حال کاهش است؟4-چرا انسان روز به روز تنهاتر می شود و آشفتگی های روانی او که تدثیر اجتناب ناپذیری در زندگی خانوادگی دارد، بیشتر می شود؟5-چگونه می توان قبل از ازدواج، پیشگیری های لازم را از طلاق به عمل آورد؟6-برای استحکام زندگی زناشویی چه باید کرد؟7-عوامل بقای زندگی زناشویی کدامند؟متخصصان بهداشت روانی و روانشناسی از مدت ها پیش به عوامل مؤثر در ازدواج موفق توجه داشته اند؛ به همین دلیل ما نیز می خواهیم در این زمینه برای شما سخن بگوییم
ازدواج موفق به عوامل مختلفی بستگی دارد که بسیاری از این عوامل را در قبل از ازدواج می توان جست و جو کرد. عوامل دیگری را که در تداوم و بقای زندگی زناشویی نقش دارند، می توان در بعد از ازدواج جستجو نمود
ازدواج از بدو امر دو نقش اساسی در زندگی افراد دارد
1ـ نقش اقتصادی -اجتماعی
2ـ نقش روانی
در جوامع سنتی از دیرباز، بعد اقتصادی -اجتماعی ازدواج بیشتر مورد توجه و تأکید بوده است؛ اما در جوامع صنعتی و پیشرفته بعد روانی بربعد اول پیشی گرفته است. به عبارت دیگر، امروزه ازدواج از بعد روانی و معنوی ارزش بالاتری دارد؛ به همین دلیل معیار مهم ارزیابی یک ازدواج موفق، میزان رابطه عاطفی بین دو همسر است. هر چه برشدت این رابط عاطفی به طور متقابل افزوده شود(ورای تمام مشکلات و موانع که ممکن است در ابعاد دیگر زندگی زوجین وجود داشته باشد)آن ازدواج موفق تر ارزیابی می وشد. بی شک ایجاد و تداوم چنین رابطه ای به کفایت و کاردانی هر دو طرف و به توجه آنها به احساسات و نیازهای یکدیگر و همچنین خوداگاهی هرکدام از طرفین بستگی دارد
هر زن و شوهری با قبول پیمان ازدواج، در مقابل همسر خود متعهد و مسؤول است. بنابراین، هر دو نفر باید برای زندگی مشترک و حفظ این پیوند مقدس تلاش کنند و از خودگذشتگی داشته باشند. براساس چنین تعهدی است که برلزوم شناخت و آگاهی دقیق زن و شوهر از یکدیگر تأکید می شود. می توان گفت وقتی دو نفر تصمیم به ازدواج می گیرند، اولا این تصمیم باید براساس آگاهی از مشکلات و کمبودهای یکدیگر باشد، ثانیاً هر دو باید خود را برای تحمل مشکلات و مقابله با انها آماده کنند. آنچه بیش از هر چیز دیگر می تواند معیاری برای یک ازدواج موفق باشد، شناخت و درک زن و شوهر از وضعیت روانی و نیازهای مختلف یکدیگر است . افراد معمولاً ازدواج را با رؤیاهای شیرینی آغاز می کنند که در آن رؤیاها ، همسرشان در تمامی ابعاد«ایده آل»است . او فردی است عاشق، زیبا و قدرتمند با خصوصیات اخلاقی بی نظیر که نیازها، تمایلات و آرزوهای طرف مقابل را ارضا خواهد کرد. کسی است که همسر خود را دوست دارد، به او احترام می گذارد و همه چیز را برای او می خواهد هر کدام از دو طرف امیدوار است نیازها و مراحل رشدش که در گذشته ناتمام مانده است، در زندگی زناشویی کامل شود. زن، ارزوهایی را که نتوانسته است در خانه پدر به دست آورد، در خانه همسر می جوید و می خواهد کمبودهای روحی و جسمی خود را در خانه پدر به شدت تحت کنترل بوده، آزادی های بیشتری از شوهر خود می طلبد. جوانان معمولاً وقتی به مرحله ای می رسند که زندگی پدر و ماد ر را ناکامل می بینند و احساس می کنند که دیگر زندگی با آنها راضی شان نمی کند، تصمیم به ازدواج می گیرند و بدین ترتیب در زندگی زناشویی به دنبال ارزوهای خود می گردند.عده ای از روانشناسان معتقدند که هر نوع تغییر عمده در زندگی فرد-حتی تغییرات-مثبت، استرس زاست و یکی از این رویدادها و تغییرات ازدواج است. متخصصان بهداشت روانی براین باورند که معمولاً انتخاب همسر جوان تر به این دلیل است که فرد توجه زیادی به جنبه جنسی ازدواج دارد و یا اینکه به نحوی می خواهد حس پدری یا مادری خود را ارضا کند و خود را به جای پدر یا مادر همسر خویش قرار دهد. یکی از روانشناسان شوروی سابق به نام ایوانف می گوید:برای ازدواج چنانچه مردی جوان تر از زن باشد، از قبل باید امکان ناهماهنگی در این ازدواج را در نظر گرفت؛ زیرا هنگامی که زن در سنین 45-40سالگی نشانه های یائسگی در او آشکار می شود، نمی تواند در حد نیاز پاسخگوی تمایلات تندجنسی مرد باشد. بعضی افراد به دنبال کسی شبیه پدر یا مادر خود می گردند.، چون هیچ کاه فرصت نیافته اند که در زمان طفولیت خویش، مانند سایر کودکان، مورد توجه مادر یا پدر خو د باشند. برای این دسته افراد چندان فرقی نمی کند که با اشخاص مسن تر از خود علاقه نشان می دهند و با آنها ازدواج می کنند، می خواهند احساس امنیت کنند. در هر حال باید گفت که اختلاف سن بیش از حد معمول، می تواند مشکلاتی بین زن و شوهر به وجود آورد. مختصر آنکه، سن ازدواج عامل عمده ای در روند سلامت یا عدم سلامت ازدواج است. ازدواج در سنی پایین معمولاً براصول محکم و استواری قرار ندارد؛ چرا که جوان به شدت تحت تأثیر احساسات و تخیلات و عشق های افسانه ای و رمانتیک است. برای ازدواج مناسب فرد باید به سنی رسیده باشد که به اندازه کافی ثبات فکری و عاطفی داشته باشد و در رفتار و احساسات خود کمتر دچار تغییرات ناگهانی شود. شواهد نشان می دهد اگر سن مرد تا حدودی(سه یا چهار سال)بالاتر از سن زن باشد، بهتر است .
مسأله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه می باشد، این است که آیا در ازدواج، اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر؟
تحقیقات نشان می دهد مردان تمایل دارند با زنان کم خوش تر از خود ازدواج کنند. اصولاً نباید تفاوت زیادی بین هوش زن و شوهر وجود داشته باشد. زیرا در غیر این صورت علایق و طرز تفکر آنان با یکدیگر تفاوت خواهد داشت. در بهداشت روانی ازدواج، طرز تفکر نیز موضوع بسیار مهمی است؛ چرا که براساس ان فلسفه زندگی هر فرد شکل می گیرد. بلوغ عاطفی به مفهوم تبدیل مستمر و رضایت بخش شخص با زندگی، در عرصه های مختلف آن است. چنین تعدیلی هنگامی حاصل می وشد که فرد بتواند خواسته های خویش را در راه رفع نیازهای جامعه و افراد دیگر کنترل کند
فرایند اصلی رسیدن به بلوغ عاطفی به قرار زیر است
1ـ رسیدن به استقلال و اتکای به نفس 2-تبدیل انگیزه های زیست شناختی و گریزگاه های اجتماعی پذیرفته شده .3-درک روشن از واقعیت ها؛ ضمن حفظ تصورات خویش، نباید بی جهت با خیالبافی و یا افکار توخمی حقایق را لوث کرد.4-رسیدن به موازنه در ارتباط(درک ارتباط دو جانبه)؛هر یک از طرفین به همان اندازه که می گیرد باید از خود نیز مایه بگذارد.5-کنترل «خشم»؛فقط شخص قوی می تواند مؤدب باشد !6-داشتن هدف های معقول که در چارچوب امکانات و استعدادهای شخص باشد7-ارزیابی معقول از توانایی ها و ناتوانی ها در کار و تفریح8-انعطاف و سازگاری برای رفع نیازها در موقعیت های جدید9-رشد خودآگاه باید راهنما و پیش برنده رشد باشد. آموزش بیش از حد وجدان در کودکی، انسان را در آینده به فردی مضطرب و مهار شده تبدیل خواهد کرد و آموزش ناکافی در این مورد، به رفتار بی انگیزه و بچه گانه منجر خواهد شد . یکی دیگر از موارد مهم در بهداشت روانی ازدواج، هم کفو بودن طرفین از نظر نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی و اقتصادی است تا حد زیادی موجب موفقیت در ازدواج می شود. در ادامه بحث بهداشت روانی ازدواج باید اضافه کنیم که یک ازدواج موفق بستگی به عوامل گوناگون دیگری نیز دارد که بسیاری از آنها را می توان در دوران نامزدی ارزیابی کرد . شاید مهم ترین هدف از دوره نامزدی در کشور ما همانا آشنایی با خصوصیات یکدیگر، ایجاد علاقه عاطفی و آماده شدن برای زندگی مشترک و معمولاً مستقل آینده است. از دوران نامزدی باید حداکثر استفاده را به منظور شناسایی یکدیگر نمود و برنامه های کلی آینده را طرح ریزی و روی معیارهای کلی توافق کرد. مسائل اساسی بهتر است قبل از ازدواج مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند
آیا زن می خواهد در خارج از خانه کار کند؟در این صورت مدت کارش در روز چقدر خواهد بود؟می تواند با در آمد شوهرش زندگی کند؟آیا در یک خانه اجاره ای حاضر است زندگی کند؟
از نکات دیگری که در بهداشت روانی ازدواج باید مورد توجه قرار گیرد، موقعیت اقتصادی و شغلی مرد است؛ اما نکته ای که بیش از میزان درامد مرد اهمیت دارد، ساعی، کوشا و قابل اطمینان بودن اوست و اینکه موقعیت شغلی او طوری نباشد که مدت زیادی از همسر و خانواده خود دور بماند . اصولاً هر قدر طرفین امادگی تحصیلی و اموزش شغلی بیشتری دریافت کرده باشند، برای ازدواج مناسب ترند. با اروزی اینکه تمام زوج های عزیز این مرزو و بوم بتوانند با امادگی کامل پای در مسیر زندگی مشترک بگذارند و روزهایی سرشار از عشق، شادکامی و موفقیت در پیش رو داشته باشند و این دور از دسترس نیست اگر جوانان و زوج ها به کلیه جنبه های بهداشت روانی ازدواج توجه نمایند
منبع:مجله دنیای زنان شماره 60